نیمی از بیماری های روانی (به استثنای زوال عقل) قبل از سن ۱۴ سالگی شروع می شود. سه چهارم اختلالات سلامت روان در طول زندگی اولین بار قبل از ۱۸ سالگی شروع می شود. بحران می تواند خود را به صورت آسیب رساندن به خود، مصرف بیش از حد، وضعیت روانی غیرطبیعی، اورژانس روانپزشکی یا بسیاری راه های دیگر نشان دهد.
معمولاً کودکان و نوجوانان دچار بحران می شوند. این بخشی از مشکلات سلامت روان است که در نهایت منجر به سه چهارم مشکلات سلامت روان بزرگسالان می شود. بحران اغلب اولین باری است که کودک یا افراد جوان به خدمات بهداشت روان مراجعه می کنند. در جایی که خدمات به صورت مشارکتی، با برنامه های روشن و ارتباطات خوب ارائه می شود، نیازهای آنها به خوبی برآورده می شود، اما متأسفانه همیشه این اتفاق نمی افتد.
بحران سلامت روان جوانان
شرایط سلامت روان در سطح عمیقی بر زندگی جوانان تأثیر می گذارد. گزارشی از پروژه ایالات کووید نشان می دهد که ۵۰ درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۴ ساله افسردگی متوسط یا شدید را تجربه می کنند، در حالی که ۲۳ درصد دیگر علائم خفیف دارند. افسردگی یکی از شرایطی است که در حال افزایش است.
همچنین گزارش « بازنگری در خدمات سلامت روان برای جوانان آسیبپذیر» که توسط کمیسیون زندگی جوان منتشر شد، چهارمین گزارش موضوعی در مورد سلامت روان است. این گزارش به تشریح بحران عمیق در سلامت روان کودکان و جوانان در انگلستان می پردازد. کودکان با نیازهای آموزشی ویژه یا معلولیت (SEND)، آنهایی که از پسزمینههای خانوادگی محروم هستند، و برخی از کودکان با زمینههای نژادپرستانه، اضطراب بیشتری را گزارش کردند و بیشتر در معرض خطر مشکلات سلامت روان بودند. عددها خودشان گویای مطلب هستند:
- از هر شش کودک ۶ تا ۱۶ ساله، یک نفر در جولای ۲۰۲۱ به دلیل مشکلات روانی احتمالی شناسایی شد که نسبت به یک در ۹ کودک در سال ۲۰۱۷ افزایش بسیار زیادی داشته است.
- پسران ۶ تا ۱۰ ساله بیشتر از دختران در معرض مشکلات روانی احتمالی هستند، اما در نوجوانان ۱۷ تا ۱۹ ساله این الگو معکوس می شود و این میزان در زنان جوان بیشتر از مردان جوان است.
- تا سن هشت سالگی، از هر ۱۰ کودک ۷ نفر حداقل یک تجربه نامطلوب دوران کودکی (ACE) را گزارش می کنند.
- از هر چهار نوجوانی که در معرض ACE قرار می گیرند، سه نفر تا سن ۱۸ سالگی دچار مشکلات سلامت روان می شوند، از جمله افسردگی اساسی، اختلال سلوک، وابستگی به الکل، خودآزاری، اقدام به خودکشی و اختلالات استرس پس از سانحه (PTSD).
- در سال ۲۰۱۸، نرخ خودکشی در زنان زیر ۲۵ سال از سال ۲۰۱۲ به طور قابل توجهی افزایش یافته و به بالاترین سطح ثبت شده ۳.۳ در هر ۱۰۰۰۰۰ رسیده است.
- تقریباً نیمی از نوجوانان ۱۷ تا ۱۹ ساله مبتلا به یک اختلال سلامت روانی قابل تشخیص در برخی مواقع به خود آسیب رسانده یا اقدام به خودکشی کرده اند که این میزان برای زنان جوان به ۵۳ درصد می رسد.
- در سال ۱۹-۲۰۱۸، ۲۴ درصد از نوجوانان ۱۷ ساله گزارش داده اند که در سال قبل خود آسیب دیده اند و هفت درصد گزارش کرده اند که در مقطعی از زندگی خود با قصد خودکشی به خود آسیب زده اند.
- بین دسامبر ۲۰۱۹ تا آوریل ۲۰۲۱ تعداد مراجعات اورژانس جدید به تیم های مراقبت بحران در افراد زیر ۱۸ سال ۴۷ درصد افزایش داشته است..
ما باید مراقبت های بهداشت روانی را برای نوجوانان بهبود دهیم. علیرغم محدودیتهایی که در نحوه تأثیرگذاری افراد بر نهادها وجود دارد، ما این توانایی را داریم که با گوش دادن به صداها و تجربیات جوانان تفاوت ایجاد کنیم. اگر مشکلاتی در روان و تفکرات فرزند خود می بینید می توانید در سایت یاری وی yariway.com مشاوره روانشناسی کودک و نوجوان دریافت کنید.
سلامت روان را چگونه تعریف می کنید؟

CDC آن را به عنوان رفاه عاطفی، روانی و اجتماعی ما توصیف می کند. سلامت روان ما بر نحوه تفکر، احساس و عمل ما و توانایی ما برای هدایت زندگی، سازگاری، مقابله و ایجاد روابط رضایت بخش تأثیر می گذارد.
یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ شامل یافتههای حاصل از مصاحبه با نوجوانان و بزرگسالان جوان ۱۷ تا ۲۵ ساله است. این نوع تحقیق – که در آن دیدگاههای جوانان در مورد تجربیات زندگیشان در نظر گرفته میشود – کمیاب اما روشنکننده است.
محققان دریافتند وقتی جوانان در مورد سلامت روان صحبت می کنند، کمتر بر افکار و احساسات فردی خود و بیشتر بر روابط و همچنین پیچیدگی کلی سلامت روان تمرکز می کنند.
به گفته برخی از مصاحبهشوندگان، انتظارات رسانههای اجتماعی تاثیرگذار است. مقایسه مداوم خسته کننده و دلسرد کننده است، به خصوص زمانی که همسالان، در یک نگاه، به نظر می رسد که همه چیز را با هم دارند. جوانان در مصاحبه های خود منابع بسیاری از مشکلات سلامت روان را توصیف کردند، از جمله:
- افزایش استرس و فشار تحصیلی
- مدیریت روابط با همسالان، والدین و دیگران
- فقدان یک راه روشن و “پذیرفته شده” برای بیان مبارزات سلامت روان
- دسترسی محدود یا بدون دسترسی به بزرگسالانی که می توانند حضور داشته باشند، گوش دهند و پشتیبانی ارائه دهند
شیوع چالش های سلامت روان نیز در میان جمعیت های فرعی متفاوت است. به عنوان مثال، جوانانی که از نظر اقتصادی-اجتماعی محروم هستند، دو تا سه برابر بیشتر از جوانانی که وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالاتری دارند، در معرض ابتلا به شرایط سلامت روان هستند.
موانع جستجوی کمک
همچنین مهم است که بفهمیم چرا جوانان در وهله اول ممکن است برای یافتن حمایت یا حتی درخواست کمک مشکل داشته باشند. حتی اگر بزرگسالان جوان بیش از هر گروه سنی دیگری با سلامت روان دست و پنجه نرم می کنند، بسیاری از آنها درمان نمی شوند.
محققان دریافتند که ۴۸ درصد از بزرگسالان جوان در سال ۲۰۲۱ علائم سلامت روان را تجربه کردند، در مقایسه با ۲۰ درصد در سال ۲۰۱۹. با این حال، تنها یک سوم درمان دریافت کردند، در حالی که یک سوم دیگر گزارش کردند که می خواهند حمایت کنند اما آن را دریافت نکردند.
چرا دریافت مراقبت های روانی در جوانی اینقدر سخت است؟

دلایل متفاوت است، اما تحقیقات – از جمله مصاحبه با نوجوانان – به برخی از موانع رایج تر اشاره می کند.
- خوداتکایی و مقاومت
جوانان ممکن است بخواهند «خودشان به آن رسیدگی کنند». میل به استقلال و گاهی ترس از اتکا به شخص دیگر، تعهد به بهبودی یا وابسته شدن به دارو وجود دارد – علیرغم این واقعیت که منابع مناسب می تواند فوق العاده مفید باشد.
- عدم آگاهی
نوجوانانی که با مشکلات سلامت روان دست و پنجه نرم می کنند ممکن است سواد سلامت روانی پایینی داشته باشند، به این معنی که از علائم، منابع موجود و مهارت های مقابله ای بی اطلاع هستند. نابرابری های جمعیتی نیز به این امر کمک می کند.
- ترس از قضاوت
بسیاری از جوانان نمی خواهند در هنگام درخواست حمایت از سلامت روان از همسالان یا بزرگسالان به عنوان “تنبل” یا “بار” دیده شوند. آنها همچنین ممکن است نگران جدی نگرفتن آنها باشند.
- بی ثباتی
جوانان بدون روابط حمایتکننده بزرگسالان، افرادی که میتوانند تصور کنند اگر نگرانی مشترکی داشته باشند، همدل هستند، در صورت نیاز کمتر به دنبال حمایت هستند.
- نیاز به رازداری
کسانی که با مشکلات سلامت روان دست و پنجه نرم می کنند باید بدانند که افکار و تجربیات آنها مخفی نگه داشته خواهد شد مگر اینکه خلاف آن مشخص شود. محرمانه بودن محیط امنی را ایجاد می کند که در آن اشتراک گذاری آزاد امکان پذیر است.
قدرت چشم انداز
می دانیم که جوانان با مشکلات سلامت روانی دست و پنجه نرم می کنند، اما آیا از تجربیات زندگی روزمره آنها به اندازه کافی می دانیم؟ برخی از تحقیقات شامل بینشهایی از مصاحبهها هستند که به تقویت درک ما کمک میکند. همچنین تلاش هایی برای مشارکت دادن جوانان در تحقیقات و به اشتراک گذاشتن داستان های خاص آنها وجود دارد.
یک مثال، بررسی کارولین کراوز در مرکز اعتیاد و سلامت روان در تورنتو، کانادا است. کراوز بررسی کرد که آیا آموزش حل مسئله ممکن است به کاهش علائم افسردگی در جوانان کمک کند. مشارکت کنندگان شامل ۱۲ مشاور جوانان می شدند. آنها با هم توانستند به بررسی شواهد و زمینه سازی یافته ها کمک کنند. آنها آموختند که اگرچه آموزش حل مسئله ممکن است به برخی از جوانان کمک کند تا با چالش های شخصی مقابله کنند، اما ممکن است برای مبارزه با علائم افسردگی که نیاز به حمایت جامع تری دارند کافی نباشد.
بررسی هایی مانند کراوز ارزش همکاری را برجسته می کند. هر چه پزشکان، محققان و جوامع بیشتر برای کار با جوانان باز باشند، آنها می توانند برای به دست آوردن بینش عمیق تر و ارائه پشتیبانی مجهزتر شوند.
راه های بیشتر برای ارائه پشتیبانی
مسائل مربوط به سلامت روان چیزی است که اکثر ما در هر کجای زندگی که هستیم با آن مواجه هستیم. این اشتراک فضایی را برای گفتگو باز می کند – هر چه بیشتر در مورد این موضوعات، به ویژه با جوانان صحبت کنیم، بیشتر می توانیم انگ آن را از بین ببریم و ترس را کاهش دهیم. در اینجا چند روش دیگر وجود دارد که بزرگسالان می توانند مراقبت های بهداشت روانی بهتری را برای نوجوانان و نوجوانان ترویج کنند:
- گوش کنید
این چیزی است که قبلاً بیان شده است اما نمی توان به اندازه کافی بر آن تأکید کرد. معلمان، متخصصان بهداشت روان، و والدین؛ به طور فعال به جوانان زندگی خود هنگامی که در مورد سلامت روانشان صحبت می کنند گوش دهید.
- تصدیق
مطمئن شوید که احساسات و تجربیات آنها تایید شده است. به یاد داشته باشید، جوانان ممکن است ترس داشته باشند که جدی گرفته نشوند.
- پرسیدن
بدون فشار آوردن، پرسیدن سؤالات بیشتر (مانند «واقعاً چطوری؟») نشان میدهد که شما واقعاً علاقه مند و مراقب هستید. همچنین فضای بیشتری برای اشتراک گذاری آنها ایجاد می کند.
- فعال باشید
لازم نیست منتظر بمانید تا کسی “به نظر برسد” که در حال مبارزه است. در عوض، بررسی کنید و به آنها بگویید که برای گوش دادن و حمایت از آنها در دسترس هستید.
- آگاه کردن
در مدرسه، معلمان و کارکنان باید بهترین راهها را برای آگاه کردن دانشآموزان و والدین در مورد مشاوره و هر منبع دیگری در نظر بگیرند.
- با مثال رهبری کنید
در صورت لزوم، تجربیات خود را به اشتراک بگذارید. بگذارید بدانند که «شکست» مشکلی ندارد و «کمال مطلق» وجود ندارد.
- همدلی کنید
خودتان را جای آنها بگذارید. این به آنها کمک میکند که احساس درک کنند و ظرفیت خود را برای همدلی نیز توسعه دهند.
زمانی که این رفتارها را عملی کنیم، میتوانیم برای ایجاد آینده روشنتری برای نوجوانان و نوجوانانی که با سلامت روان دست و پنجه نرم میکنند، همکاری کنیم.